تعریف جنگ نرم:
پرفسور حمید مولانا در کتاب «اطلاعات عالمگیر و ارتباطات جهانی» در سال 1986 قدرت نرم را به قدرت بر شکلدهی و تغییر ایدهها و ترجیحات طرف مقابل تعریف کرد.
جوزف نای: قدرت نرم را به «توانایی شکلدهی ترجیحات دیگران» تعریف کرد. جوزف نای قدرت سخت را به «قدرت برای اجبار» و قدرت نرم را به «قدرت برای جذب و اقناع» تعریف میکند.
«جنگ نرم، استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و دیگر اعمالی است که منظور اصلی آن تاثیرگذاری بر عقاید، احساسات، تمایلات ورفتار دشمن،گروه بی طرف و یاگروههای دوست است به نحوی که برای برآوردن مقاصد و اهداف ملی پشتیبان باشد»
*واژههای هم معنا:
در اصطلاحات نظامی و سیاسی، اصطلاحاتی از قبیل «جنگ روانی»، «عملیات روانی»، «انقلاب مخملی»، «انقلاب رنگی» و «جنگ رسانهای» همگی از اشکال و انواع جنگ نرم و بعضاً به صورت ناشیانهای به عنوان مرادف جنگ نرم به شمار میروند. در همة این موارد هدف این است که اراده و خواست مهاجمان بدون استفاده از ابزار و وسایل نظامی بر دیگران تحمیل شود.(که یعنی همان تهاجم فرهنگی. البته این را بدانید که در این کتاب سعی شده تهاجم فرهنگی که نقش موثری در تهاجم های اقتصادی، سیاسی و... دارد، تقریبا مترادف جنگ نرم در نظر گرفته شود که شاید از نظر برخی کارشناسان دارای اشکال باشد.)
جنگ نرم و حدود و مرزهای آن:
دشمن در جنگ نرم تلاش دارد با استفاده از ابزارهای فرهنگی و ارتباطاتی پیشرفته و با شایعه و دروغ پراکنی واستفاده از برخی بهانه ها، میان آحاد مردم تردید، بدبینی و اختلاف ایجاد کند. (مقام معظم رهبری)
آموزه های قرآنی به جنگ نرم در حوزه دشمن شناسی و مقابله با دشمن، توجه داشته است. آیات بسیاری به این مسئله از دو زاویه دید مختلف نگریسته است. به این معنا که اگر دشمن برخی از ساز وکارهای جنگ روانی را در جنگ نرم به کار می گیرد، جامعه اسلامی نیز در دفاع و مقابله با دشمن می بایست از همه امکانات بهره گیرد و در جنگ نرم، به حکم مقابله به مثل «فمن اعتدی علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیکم و اتقواالله و اعلموا ان الله مع المتقین» عمل نماید. (بقره، آیه 194)
البته در این آیه و آیات دیگر بر این مورد مهم توجه و تاکید شده است که مومنان به حکم تقوای الهی، از هرگونه رفتار های ضد اخلاقی و عقلانی که هنجارها و ارزش های اساسی بشریت را تضعیف می کند و یا از میان برمی دارد باید پرهیز کنند. بنابراین خطوط قرمزها و محدودیت هایی را برای این مقابله به مثل در همه حوزه ها از جمله جنگ نرم معین کرده است که مومنان نمی توانند از آن مرزها گذر کنند و همانند دشمنان خدا و دین، عمل نمایند؛ به عنوان نمونه قتل و غارت بی گناهان و زنان و کودکان در فرهنگ ضد بشری دشمنان اسلام صورت می گیرد ولی مومنان مجاز نیستند که این گونه رفتار کنند. در جنگ نرم نیز دشمنان به شیوه های زشت و ناپاکی روی می آورند که حریم های انسانی و نیز قداست و کرامت بشری را می شکند و به تهمت و افترا های ناموسی و همانند آن رو می آورند، در حالیکه مومنان بر اساس آموزه های اسلامی و محوریت تقوای عقلانی و عقلایی و شرعی نمی تواند در جنگ نرم از آن ها بهره گیرند.
مخاطبان جنگ نرم:
مخاطبان جنگ نرم گروه های مختلف جامعه هستند ولی بیش ترین تاثیر را در میان افراد و اقشار جامعه، گروه هایی چون سست ایمان ها، دو چهرگان، خواص مغرور، بیماردلان و مانند ایشان می پذیرند. از این رو خداوند از مومنان می خواهد تا با تقویت توحید خویش، ربوبیت خداوندی را در همه چیز احساس کنند و دلگرم به حضور و قدرت الهی در هر کاری باشند.
و در کلامی دیگر، آسیب پذیرترین و بیشترین مخاطبان، نوجوانان وجوانان هستند که هنوز آن گونه که شایسته است فرهنگ خودی را زیر ذره بین قرار نداده اند.
هدف از جنگ نرم:
تردید در شیوه زندگی و نظام سیاسی، ایجاد بدبینی نسبت به مسئولان، ایجاد اختلاف و تفرقه برای تسلط بر جامعه و منابع آن از جمله اهداف جنگ نرم می باشد. در این روش دشمن به سادگی و آسانی بی آن که حتی هزینه های سنگین نظامی و جانی و مالی را تحمل کند، با بهره گیری از احساسات و عواطف جامعه می کوشد تا مقاصد شوم خود را تحقق بخشد.
قرآن و ضرورت آمادگی دائمی برای جنگ نرم و سخت:
حفاظت از منافع مادی و معنوی فرد و اجتماع در آموزه های دستوری قرآن مورد توجه بوده و بر آن تاکید شده است. از آن میان می توان به آموزه های دستوری قرآن به جنگ های روانی و ترساندن دشمن از هرگونه تحرکات مخرب و ایجاد تنش در جامعه اشاره کرد. بسیاری از آیات قرآن که به شکل انذار وارد شده است، نوعی جنگ روانی را مدّ نظر دارد.
در آیه 60 سوره انفال، قرآن به مسئله جنگ روانی اشاره داشته و می فرماید: ترهبون به عدوالله و عدوکم؛ تا دشمنان خدا و خودتان را بترسانید.
در حقیقت قرآن، آمادگی نظامی را که به دو شکل شمار کمیّ نظامیان آموزش دیده و آماده و تهیه تجهیزات نظامی پیشرفته صورت می گیرد، به عنوان عوامل موثر در حوزه جنگ روانی مورد ارزیابی و تحلیل قرار می دهد و به نقش بازدارنده آن اشاره می کند. روشن است که آمادگی در همه جهات می تواند دشمنان را از تجاوز به مرزهای جغرافیایی و معنوی مسلمانان باز دارد. در آیات قرآن با تاکید بر جنگ روانی این مسئله نمایانده می شود که انسان ها به طور طبیعی گرایش به روحیه تجاوزگری دارند و برای خاموش کردن و از میان بردن بستر های مناسب آن باید همه امکانات پیشرفته و سلاح های بازدارنده فراهم آید. هدف از تهیه نفرات و تجهیزات آن است که به دشمن هشدار داده شود که هرگونه جنگ و دامن زدن به آن نه تنها برای او منافع اقتصادی و یا معنوی نخواهد داشت بلکه منافع مهم تری از دست خواهد داد.
در حقیقت قرآن بیان می کند که آمادگی نظامی مسلمانان نه برای تهاجم و تجاوز بلکه برای دفاع از منافع امت است، به گونه ای که رویارو نشدن دشمنان با چنین مسلمانان آماده ای به نفع دشمنان خواهد بود.
آمادگی نظامی به گونه ای باید باشد که هم دشمنان ظاهر و آشکار از هرگونه تجاوز و جنگی پرهیز کنند و هم دشمنان پنهان و منافقان، هوس حمله و تجاوز به حقوق مسلمانان واقعی و همکاری با دشمنان را نکنند؛ زیرا منافقان هرگاه مسلمانان را از نظر دفاعی و آمادگی ناتوان ببینند، هوس همکاری با دشمنان را در سر می پرورانند،ولی آمادگی مسلمانان، منافقان را وا می دارد تا برای منافع زودگذر خود هم که شده از همکاری با دشمنان پرهیز کنند.
بنابراین هدف از آمادگی همیشگی، جلوگیری از تجاوز وحمله دشمنان شناخته شده وناشناخته به حریم امت و جامعه اسلامی است.